سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گمنامی

 

 

الهی آن خواهم ...

"یا راحم العبرات"

بعد از کامنت استادبزرگوار علی آقا(همونطور که خودشون همه رو اینطور خطاب قرار میدن) بیشتر به فکر رفتم بیشتر به این جهت که حرفمو اثبات کنم (یا به عبارتی توجیه کنم) چیزی که تو پست قبلی نوشته بودم، اما ...(ادامه این اما آخر این مطلبه).

اینکه ایشون فرمودن درد خواستن از حضرت حق باری تعالی، خلاف امر و سنت رسول اکرم هست، باید بگم از خود اون بزرگواران احادیثی داریم مبنی بر این مفهموم که(نقل به معنا میکنم) اگه تا چهل روز دردی و مشکلی بهتون نرسه از حال خودتون بترسید... مفهوم این حدیث اینه که شیعه با درد و مصیبت در دار دنیا پیوندی همیشگی داره به تأسی از  معصومین علیهم السلام که سلسله جنبان اونها آقا سید الشهداست.

اون بزرگواران هم میتونستن فقط عافیت رو بخوان ، اما به عافیت و خوشی دلخوش نداشتند

در راه عشق باید سر داد و جان نه تن آسودگی طلب کرد

اینکه فرمودند بخشش و مغفرت طلب کنیم ، تعارضی با درد خواهی نداره ،بله اون برا گناهکارایی مثل من تو اول درجه دعا و نیازه اما حدیث قدسی داریم که خدا میفرماید سرسوزنی به بنده ما درد نمیرسد مگر کفاره گناهانش میشود.

اینکه گفتید درد خود خدا داشتن؛ و درد عشقش؛... همه با هم اند ؛ عشق به الله ، معرفتش ،قرب و ... اما به نظر حقیر در عرض هم اند نه در طول هم... مهم اینه که از ابتدا لیاقت به عبد عنایت بشه و در انتها ی همهی اینها وصل به معبود حاصل.

در مطلوب بودن عافیت حرفی و شکی نیست، اما برای کسی که به گفته شما بخواد به جای مطلوبی در دنیا و آخرت برسه  اما کسی که مطلوبش فقط آخرته دنیا قفس و زندان و مانع پروازشه ،الدنیا سجن المومن و جنة الکافر.

اما خیلی  از این عافیت طلبی ها موجب انحراف از مسیر  میشود چه تضمینی  هست که ما عافیت بخواهیم و خدای لطیف هم عنایت کنه اما به قول شهید آوینی زمان مارا با خود ببرد... که اینگونه هم هست ، چه لطفهای بیکران از لطیف به ما تو ثانیه ثانیه حیات ما عنایت شده و ما غافل بودیم نه شاکر !!!

عافیت که همیشه و هر لحظه به ما عنایت شده اما عافیتی که پاسخش شکر که نیست هیچ! گناه غفلت هم بهش اضافه میشه و انوقت ماییم که دوباره با پررویی تمام از محبوب عافیت طلب کنیم !!! والبته مهربانی اوست و عنایت دوباره و دوباره و چندباره او... به تعداد رگهای بدنمان به سلامت بند بند استخوانها و تک تک سلول های حیات یافته وجودمان...

عافیتی که توش هستی اما شرمنده از استفاده نکردن درستش برای غایت اصلی حیات و وجود و خلقت!!! سرافکنده از ادا نکردن شکر حقیقی اش.!!! خجلت زده از به هدر دادن همه الطاف و نعماتش...

باز رویی میمونه برا بنده ی شرمنده که عافیت بخواد؟؟ با عافیت ناخواسته ی داده شده از محبوب چه کردیم که طلب عافیت دوباره کنیم؟؟؟!!!

لینکی که دادید و مطالبی که درج شده بود همه متین و قابل قبول و قابل دفاع . اما بنده هم نخواستم بطور کلی عافیت طلبی که تاکید کردم که ار ائمه وارد شده را رد کنم ، متذکر شدم که برای افرادی، مثل حقیر، برعکسش بهتره یعنی نه تنها رویی برای عافیت خواهی نمیمونه که هیچ درد خواستن و آغوش برای درد باز کردن بهتره تا چاره و کفاره گناهان باشه و اگه طی طریقی قراره باشه مسیر را زودتر به سمتش طی کنیم که کم حوصله تر از هر جویای علم و معرفتی هستیم و هم ترس از هدر رفت عنایت و الطاف الهی هستیم که چه بسا با موندن در دنیا روز بروز به گناهانمون افزوده شه نه اینکه قدمی برای هدف معبودمان از خلقت برداریم.

چرا که تن آسایی ها دیده ایم و عافیت طلبی ها !!،که بعد 70-80 سال انسان با دست خود و نفسش تیشه با ریشه اعتقادات و ساخته های ایمانیش میزنه..

پس رفتن برِ حضرت دوست بهتر از ماندن همراه با خجلت و یا عصیان...

همه ی اینها توجیهی ست بر اثبات درد خواهی ام از محضر دوست! چرا که اینها نیز خود پاسخی در خور داشته و دارند و خود به آن واقفم پس بهتر آن دانم که بگویم:

الهی آن خواهم که تو خواهی...

 



دوشنبه 90 اسفند 15 | نظر

 
 
 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin