سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گمنامی

 

 

عافیت یا ...

 

 "یا سرور العارفین "

 

 بعد تعطیلات که تلفیقی از عروسی و عزا برام بود ،وقتی برگشتم ، رفتم حرم .بعدِ زیارت، طبق معمول یه گوشه ای نشستم تا تلافی این 2هفته نبودنم رو جبران کنم مثل همیشه یه گوشه خلوت پیدا کردم و نشستم تا دردایی که این مدت تو دلم سنگینی میکرد  رو آروم آروم با اشک سبک کنم و با محبوبم درد دل کنم...

این اتفاقات در امتداد همه ی اتفاقهای دیگه ای که توی این 10 سال برام افتاده بود شاید مقدمه ای شد که خودمو آماده کنم و از درگاه خدا یه چیزی بخوام که تا حالا جرات و جسارت خواستنش رو نداشتم...

چیزی که همیشه درمورد خواستنش از خدا ،با خودم درگیر بودم و کمتر آمادگیشو داشتم ، چیزیکه شاید تو این سالها یه طور دیگه ای ناخواسته داشتمش اما مهم ایندفعه بود که خواستم که داشته باشم...

چیزیکه شاید هنوز هم با و جود به زبون آوردنش ،تردید دارم تو خواستنش چرا که ظرفیت فوق العاده ای میخواد که ظرف وجودی من اقل از اونه و خدا توأمان باید بم عنایت کنه  . . .  

چیزیکه سابقاً به اسم "عشق" ، "معرفت" ، "قرب" و چیزایی از این قبیل، ازش خواسته بودم و خدا هم تو برهه هایی از زندگیم به اندازه م ،بهم چشونده بود اما ایندفعه چیزی خواستم که لازمه خواستنش، خواستن و داشتن و چشیدن ِ همه ی این چیزاست ...

چیزی به اسم ،" درد ". . .

الهی!

 همه از تو درمان خواهند و من از تو درد. . .

ائمه معصومین علیهم السلام تو روایات زیادی توی بهترین لحظه های اجابت دعا مثل شب قدر و ... بهمون گفتن که بهترین چیزی که از خدا باید خواست "عافیته". حرفی بالاتر از سخن  اونا نمیشه گفت اما، یه وقتایی و برای کسایی درد بهتر و شیرین تر از عافیته ...

نمیدونم درست خواستم یا نه

خودخواهیه یا خدا  خواهی!!!

اما هرچی هست  امیدوارم با خواستنش از طرف من و دادنش ازطرف خدا به انتهای همه ی خواستنها  که وصل به وجودشه برسم...

آمین

 



دوشنبه 90 اسفند 8 | نظر

 
 
 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin